۱۳۹۳ آبان ۷, چهارشنبه

چهارم آبان روز ورزش ایران / درخشانترین دوران و سیاه ترین روزگار! + عکس

قدیمی ها - امیر برادران: بدون هیچ شک و تردیدی باید گفت که ورزش ایران در زمان حکومت پهلوی ها پا گرفته، ساخته و پرداخته شده است.

رضا شاه بزرگ در دورانی که حکومت را در ایران به دست گرفت، هیچ نشانی از ورزش روز در سرزمین ما وجود نداشت و تغییر و تحولات گسترده به لحاظ اجتماعی و فرهنگی باعث آن بود تا نگاه تازه به ورزش نیز در جامعه ایران پیدا شود. اگر ورزشگاه امجدیه را به نام خانه ورزش ایران بپذیریم، بنای این ورزشگاه در دوران رضا شاه بزرگ بوده تا اولین پایه های ورزش نوین در کشور ما گذاشته شود.
دانشسرای تربیت بدنی و ورزش از دیگر کارهای بزرگ رضا شاه بود که با آوردن یکی از استادان ورزش از امریکا به نام گیبسون به تربیت معلم ورزش در ایران پرداخت.
یکی دیگر از کسانی که نقش بزرگی در ورزش ایران در زمان رضا شاه ایفا کرد میرمهدی ورزنده بود.
اگر بنا باشد اعتبار تلاش برای معرفی و فعالیت ورزش غربی در ایران را فقط به یک نفر بدهیم، او میرمهدی ورزنده است. ورزنده در بلژیک تربیت بدنی خوانده بود و مدت زمانی را هم در استانبول گذراند. کمی پیش از پایان جنگ اول جهانی به ایران بازگشت. او را در بازگشت به ایران مسخره می کردند که به خارج رفته و تربیت بدنی خوانده است، اما زمانی که به کمک پزشکانی که بیماران خود را به نزد او می فرستادند، ارزش و اهمیت ورزنده تا حدودی شناخته شد. میرمهدی ورزنده در مدارس فرانسوی در تهران رشته تربیت بدنی را آموزش داد و آنجا بود که توجه مقام های وزارت معارف را جلب کرد تا شغلی ثابت به او بدهند: معلم تربیت بدنی مدارس دولتی!


محمدرضا شاه پهلوی، حبیب روشن زاده و عطاالله بهمنش

دوران پاشاهی رضا شاه آنقدر طولانی نبود تا گام های اساسی و بیشتر برای ورزش ایران برداشته شود و در این میان باید شرایط سخت آن زمان را نیز در نظر بیاوریم تا به واقع فرصت مطلوب را برای ساخت و ساز زیر بنایی فراهم آورد. درآن زمان تیم های ورزشی در دانشکده نظام بسیار فعال بودند و محمدرضا پهلوی هم از طرف رضا شاه سرپرستی ورزش را به عهده داشت.
در پی به سلطنت رسیدن محمدرضا شاه پهلوی، اوضاع و احوال روز به روز برای همگامی با ورزش نوین و روز جهانی مناسبتر گشت و از آنجا که پادشاه دوم پهلوی در خارج از کشور به تحصیل و آموزش پرداخته بود، شخصیتی به راستی ورزشی پیدا کرده و نگاه او به ورزش یک نگاه حرفه ای و آشنا بود.
محمدرضا شاه پهلوی در چند رشته ورزشی مثل اسکی، شنا، تنیس و... از مهارت قابل توجه برخودار بود و علاقه او به رویدادها و مسائل ورزشی تا آنجا بود که همچون یک کارشناس از اخبار ایران و جهان با خبر بود. تیم های ملی ورزشی ایران در رشته های مختلف یکی در پی دیگری در دهه های بیست و سی بنا نهاده شدند و پادشاه ایران به اندازه ای در راه گسترش هر چه زودتر و بیشتر ورزش ایران شوق و ذوق و تلاش داشت که اولین حضور قهرمانان ایران در المپیک 1948 لندن به وقوع پیوست تا بزرگترین میدان جهانی ورزش با نام ایران نیز آشنا شود.
حضور در بازی های المپیک لندن را باید بزرگترین نقطه عطف در ورزش ایران به شمار آورد که نقش شاه در آن انکار ناپذیر است و باید بدانیم که هزنیه حضور قهرمانان ایران در اولین المپیک به دست محمد رضا شاه پرداخته شد که در آن زمان یکصد هزار تومان بود.
این بودجه از جیب شخصی محمد رضا شاه تامین شد تا مردم ایران آگاه شوند که شخص اول مملکت تا چه میزان به ورزش و قهرمانان ملی ایران علاقه دارد و همینطور حضور او در لندن باعث دلگرمی ورزشکاران بود.
به دنبال المپیک لندن، بازی های آسیایی 1951 دهلی نو در پیش بود و با توجه به اوضاع نا مناسب مالی کشور، شاه دستور داد به فرمانده نیروی هوایی وقت ایران - سرلشگر گیلانشاه - که دو فروند هواپیما در اختیار ورزشکاران قرار بگیرد.
در دهه های پنجاه و شصت میلادی حضور ورزشکاران ایران در میدان های جهانی و آسیایی چشمگیر و افتخار آفرین بوده و اعتبار ورزش ایران به جایی رسید که برای اولین بار میزبانی بازی های آسیایی 1974 به کشور ما سپرده شد. پیش از این بازی های آسیایی در کشورهایی چون هندوستان، تایلند، ژاپن انجام شده بود. حضور چینی ها بعد از سال ها انزوا در بازی های آسیایی تهران براستی یک نقطه عطف به حساب می آمد. همراه با آن عراق و اسرائیل نیز در کنار هم در این بازی ها شرکت کردند تا همگان از قدرت ایران در آن زمان در خاورمیانه آگاه شوند که چنین اتفاق مهمی می تواند بیافتد.
شخصیت ورزشی محمدرضا شاه و همراهی همیشگی او با ورزش ایران راه را برای سازندگی هرچه سریع تر ورزش در نزد دختران و پسران ایرانی هموار کرد و چهارم آبان یعنی زاد روز پادشاه ایران به نام روز ورزش نامیده شد تا بیش از پیش حضور پادشاه دوم پهلوی در میان ورزشکاران و قهرمانان ملی ایران احساس شود.
اینگونه بود که ورزشگاه های پر شمار در بیشتر شهرهای ایران تاسیس شد و در مدارس نیز به اندازه ای ورزش رونق و شکوفایی یافت که در دهه های سی - چهل و پنجاه، بازیکنان تیم های ملی ایران در رشته های گوناگون را دانش آموزان و دانشجویان شکل می دادند و حال و هوای ورزش ما به درستی همان شکل جهانی را داشت. یعنی ورزش در میان نوجوانان و جوانان ایرانی فراگیر شده و دختر و پسر در کنار یکدیگر به تمرین می پرداختند و در بازی های المپیک و آسیایی می دیدیم که شمار دختران و پسران نزدیک به هم بوده و در بسیار از رشته ها تیم ملی زنان در کنار تیم مردان حرکت می کرد.
علاوه بر گسترش ورزش در مدارس باید ار تاسیس باشگاه های ورزشی با استاندارد های جهانی در این دوران یاد کنیم که بیشتر باشگاه ها در دست و اختیار بخش خصوصی بود و در هر شهرستان دست کم دو سه باشگاه مردمی وجود داشت که به درستی از سوی اهالی شهر پشتیبانی و حمایت می شد تا ورزش مردمی جای خود را در هر شهر و دیار باز کند. باشگاه هایی همچون تاج، شاهین، دارایی و... در بیشتر شهرهای ایران فعالیت داشتند و نقش ارزشمندی در رقابت های داغ و فشرده بازی می کردند که در جذب و آشنایی نوجوانان و جوانان با ورزش روز کوشا بودند.
در سال 1355 حرکتی ابتکاری در جهت گسترش ورزش صبحگاهی صورت گرفت و آهنگ بسیار زیبا و خاطره انگیزی توسط انوشیروان روحانی برای ورزش صبحگاهی مدارس ساخته شد. مدت زمان آهنگ حدود هشت دقیقه  و هر 15 یا 20 ثانیه مخصوص حرکت نرمشی خاصی بود که با صدای کشیده سوت از قسمت قبلی جدا می شد. بعضی قسمت ها هم برای حرکت درجا و نفس گیری ساخته شده بود. صبح اول وقت که توی حیاط مدرسه  بعد از قرائت قرآن و سرود و همزمان مراسم پرچم و نیایش، در همان حالی که کیف های دانش آموزان روی زمین بود، آهنگ از بلندگو پخش می شد و دانش آموزان با نگاه به معلم ورزش مدرسه که بالای سکو حرکات را انجام می داد، ورزش صبحگاهی را شروع می کردند.
این برنامه قرار بود در کل کشور همگانی شود، یعنی سر ساعت مثلا هفت و نیم این آهنگ از تمام بلندگوهای سطح شهر و تاکسی ها و اتومبیل های شخصی پخش شود و مردم در پارک ها و حتا کنار پیاده روها حرکات نرمشی را انجام دهند. ضمن آنکه مدتی نیز تبلیغات برای فرهنگ سازی اصولی در ورزش انجام شد تا همگام با رشد و پیشرفت ورزش ملی با فرهنگ سازنده نیز همراه شویم، اما افسوس و حسرت که انقلاب 57 به وقوع پیوست و ناگاه تمام رشته ها پنبه شد!


نا گفته نماند که هرگز نمی توان تمام امور و برنامه های ورزش در دوران پهلوی را خالی از اشتباه و خطا قلمداد کرد که به باور نگارنده حضور شخصیت مردود چون شاهپور غلامرضا پهلوی در ریاست کمیته ملی المپیک ایران را می توان بزرگترین ضعف و ایراد برای آن دوران به شمار آورد. علاوه بر این، تعدادی از مسئولان فدارسیون های ورزشی نیز در دوره های محتلف برای این پست ها به شکل سفارشی و براساس رابطه منصوب شدند تا در پاره ای از زمان دچار گرفتاری و شکست در رقابت های بین المللی شویم!
اوج ورزش ایران در آخرین دهه حکومت پهلوی به تماشا گذاشته شد تا برای همگان روشن شود که ورزش در هر سرزمینی می تواند آینه ای باشد برای تماشای شرایط عمومی آن جامعه که بیشترین افتخارات ورزشی ایران - به ویژه در فوتبال - در همین دوران ترسیم شد که بسیاری از آن هنوز نیز با گذشت نزدیک به چهل سال هرگز تکرار نشده است!
یادمان نرود که مجموعه ورزشی آریامهر (ورزشگاه یک صد هزار نفری) در همین دهه پایانی حکومت پهلوی ساخته شد که یقین بدانید که جمهوری اسلامی هزار سال دیگر نیز در ساختن چنین تاسیسات عظیمی ناتوان خواهد بود - ورزشگاه نقش جهان اصفهان با خرج 70 میلیارد تومان - 22 سال است که ناتمام باقی مانده است!
36 سال از انقلاب گذشته به راستی باید به حال ورزش ایران گریست که از کجا آغاز کردیم و امروز در چه مصیبتی دست و پا می زنیم!




۱ نظر:

ناشناس گفت...

این گزارش بسیار جالبی بود با کمال تاسف امروزه در ایران تحریف تمام چیزهای انجام شده زمان شاه مد شده روزنامه اعتماد گزارشی از تاسیس باشگاه تاج داشت که در ان هیچ نامی از تیمسار خسروانی برده نشده بود ورزشکارانی مانند ما میدانند که این مرد چه خدمتی به مناطق محروم کرد یادمان نرفته باشگاه تاج نظام اباد و تاج نازی اباد که جوانان خلاف کار را به ورزش کشند و جای چاقو و هرویین را توپ گرفت در حالیکه امروزه اکثر زمینهای آنرا فروختند یا اینکه محل باشگاه تاج در لندن و دوبی که" در جا " فروخته شد یا باشگاه بانوان تاج در خیابان وصال شیرازی که کم کم زمینهای آنرا فروختند یا.... از کجا بگم ؟؟ روح محمد رضا شاه شد و تیمسار را هم خدا حفظ کند در پایان عکس قدیمی را برایتان با ایمیل ارسال میکنم . یک ورزشکار قدیمی